چند کلامی با شهید العلیاوی :

با دیدنِ فقط بخش کوتاهی از لحظه ی پیوستنت به حضرت ارباب دلم آتش گرفت بعد از شهید حججی و آن تصویری که سر بریده اش بر . شما دومین شهیدی هستید که تا آخرین لحظه ی عمرم از خاطرم پاک نخواهد شد. کاش میتوانستم سوار آن آمبولانس لعنتی شوم و فرسنگ ها شما را از این معرکه پر از گرگ و شغال و کفتارهای دور میکردم.کاش اگر این از دستم بر نمی آمد , لااقل عقب آمبولانس سلاحی , میله ای به دستتان میدادم تا آنطور مظلومانه به کپسول آتش نشانی . کاش میتوانستم مرزهای صوت و مسافت را بشکنم و با صدایی به بلندای تمام دنیا,همان لحظه ندای مظلومیتت را پخش کنم و یاری بطلبم .کاش آنجا بودیم و تکه تکه شان میکردیم تا دیگر جرأت نکنند حتی دستی با بی ادبی به سمتتان پرتاب کنند. دنیا فانی است و مرگ را همه ی نفوس خواهند چشید . اما رفتن بعضی ها که غرق در محبوبشان هستند جاویدشان میکند .خوشا به حال شما که جاودانه رفتید . سلام مارا به حضرت ارباب برسانید و بخواهید برایمان دعا کنند و بگویید دنیای فانی ما بی حسین (ع) غیر قابل تصور است 
چه رسد به آخرت .


#دل نوشته افسرمولا

 

چند کلامی با شهید وسام العلیاوی

تکریم ارباب رجوع! کشک

نزول از مریخ در ادارات ایران

کاش ,لحظه ,شهید ,  ,ی ,آتش ,حضرت ارباب ,به حضرت ,لحظه ی ,کاش میتوانستم ,با شهید

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اصول ریاضی خرید و فروش آهن و فلزات ساختمانی صنایع دستی تبریز خانه های هوشمند مشاوره و فروش محصولات سلامت محور در شیراز جدیدترین اخبار روز کاسه تبتی زمستان؛ فصل تغییر تهران واشینگ کارگاه تحقیق و مقاله نویسی در اردبیل